زمانی که گریه میکنم ترا در در اشکهایم میبینم زود اشکهایم را پاک می کنم تا کسی تو را نبیند، زمانی که متولد شدم به من آموختن که دوست بدارم، حال که با تمام وجود دوستش دارم میگویند فراموشش کن ولی من این غم را با تمام وجود تحمل می کنم.
میخواستم برای ادست دادنش چند قطره ای اشک بریزم ولی افسوس، افسوس که تمام اشکها را برای بدست آوردنش ریختم.
....
در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هرچند که تا منزل تو فاصله نیست
دیری است که از خانه خرابان جهانم
بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست
.......
هرچه بینا چشمِ، رنج آشنای بیشتر
هرچه سوزان عشق، درد بی وفایی بیشتر
سلام
وبلاگ با حالی داری
دمت گرم
مرد یخی
Hi Dear friend you have a lovely weblog .I wish you best of luck !
salam
khili aali kar kardi
movafagh bashi
bemanam sar bezan
in yeki digast
http://hadye.blogfa.com
خیلی عالی است ادامه بده
با سلام
خسته نباشی
یک خواهش دارم اونم این که که موسیقی وبلاگ رو عوض کن
موفق باشی
در پناه خدا